تعداد بازدید : 7508

سفرنامه تور صید تن یلوفین در امارات - شهریور 98سفرنامه ماهیگیری بیگ گیم در ساحل شرقی امارات

کاربر جديد تعداد پست : 100
سپاس شده  : 16

سفرنامه ماهیگیری بیگ گیم در ساحل شرقی امارات – دریای عمان – قسمت سوم

سلام به همه ی دوستان عزیز 

کمی از ساعت 6:30 دقیقه صبح گذشته بود که ما به ساحل مورد نظر که لوکیشن اون برای ما فرستاده شده بود رسیدیم، تاکسیمتر رقم 350 درهم رو نشون می داد، بعد از پرداخت و تشکر از راننده برای پیمودن مسیر خاکی تا کنار اسکله پیاده شدیم و شروع به بررسی اطراف کردیم، از زرق و برق دبی اینجا بیرون از شهر فجیره خبری نبود، یک اسکله کوچک ماهیگیری روستایی با خیابان های خاکی و ساختمان هایی که آدم رو یاد بندرهای قدیمی ایران می انداخت با این تفاوت که در پارکینگ کوچک اسکله پر بود از ماشین های شاسی بلند و وانت های گران قیمت!

فورا شروع کردیم به تماس گرفتن با رابط ها، نفر اصلی یعنی عبدالله که صاحب کمپانی ماهیگیری چارتر ساحل شرقی هست جواب داد و از اینکه ما این موقع صبح تو اسکله بودیم حسابی تعجب کرد و گفت ما تازه دریا رفتیم و شما باید تا ظهر صبر کنید!

تماس با 2 مدیر دیگه شرکت هم بی پاسخ ماند و تماس با کاپیتانی که قرار بود ما رو ببره هم نتیجه ای نداشت.

ما هم کم کم شروع کردیم سر صحبت رو باز کردن با چند نفری که با لباس عربی سفید دور یک میز نشسته بودند، وقتی برای اونها تعریف کردیم که چه اتفاقاتی افتاده برای این تور یک روزه ی ما که بخاطر اون از ایران اومدیم، یکنفرشون که به نظر آدم مهمی می آمد شروع کرد به تماس گرفتن با چند نفر از جمله با عبدالله که چون عربی بود ما چیزی متوجه نشدیم و بعد تماس با یکنفر دیگه و بعدا به ما گفت که کار ما رو راه خواهد انداخت.

نکته موضوع این بود که ضریب تسلط اعراب اماراتی به زبان انگلیسی نسبت به همه ی افراد خاورمیانه که من تابحال باهاشون در برخورد بودم بالاتر هست و معمولا این افراد قادر به صحبت با یک توریست هستند بر خلاف مردم کشور ترکیه یا خیلی از کشورهای شمالی که با انبوهی از توریست ها در ارتباط هستند ولی قادر به صحبت به زبان انگلیسی نیستند.

موضوع مهم بعدی این بود که تعداد زیادی از اعراب و همینطور پاکستانی ها و هندی های مقیم در عمارات می توانند به فارسی صحبت کنند و معمولا زبان فارسی رو در ارتباط کاری با ایرانی ها یاد گرفتند! احتمالا دلیلش این هست که تجار ما پول داشتند ولی حوصله یادگرفتن زبان دیگه ای را نداشتند پس طبیعتا طرف های معامله که از پول بدشان نمی آمده و یکمی هم حوصله داشتند قدم جلو گذاشته و فارسی یاد گرفتند! بلاخره تنبلی ما یکجایی هم نتیجه ی خوبی داشته ...

بلاخره چند دقیقه مانده به 7 صبح یکنفر از راه رسید و به ما گفت که مدارک لازم که اجازه بده ما روبرای صید تن به مناطق دوردست ببره رو نداره ولی می تونه ما رو برای صید دورادو یا همون ماهی گالیت به منطقه ی خوبی در همین نزدیکی ببره که می تونیم اونجا تا ساعت 11 ماهیگیری کنیم و عبدالله گفته که این موضوع برای جبران بدقولی هست و برای ما خرجی نخواهد داشت.

خوب طبیعتا کور از خدا چی می خواد؟ 2 تا چشم بینا! و ما هم بدون معطلی سوار شدیم وشروع کردیم به سرهم کردن وسایل.

تا محل ماهیگیری حدود بیست دقیقه راه بود، جایی که عمق زیادی نداشت و فاصله زیادی تا ساحل هم نداشت، در حین حرکت ما از کاپیتان خواستیم که تجربیاتش رو در زمینه بستن لیدر در اختیار ما قرار بده، لیدری که برای ماهیگیری تن در بعدازظهر قابل استفاده باشه، گره ای که اونجا برای بستن نخ اصلی به لیدر استفاده می شد برخلاف تصور اولیه ی ما گره اف جی نبود بلکه گره ای بود که با استفاده از یک ماسوره که مجهز به یک پیچ درگ بود زده می شد، این گره بسیار سریع زده می شد و مقاومت بالایی هم داشت، کاپیتان ما 4 گره مورد نیاز ما رو با استفاده از ماسوره با سرعت زد و طعمه های استیک بیت کوچکتری نسبت به طعمه هایی که ما داشتیم هم در اختیار ما گذاشت و بزودی ماهیگیری ما شروع شد.

تعداد زیادی از ماهی های دورادو که با چشم به خوبی قابل مشاهده بودند طعمه رو تا نزدیک قایق تعقیب می کردند و نکته این بود که اگر در چند متر اول به طعمه نمی زدند بقیه مسیر فقط یک تعقیب بی نتیجه بود و صیدی اتفاق نمی افتاد!

برای اینکه در پرتاب و چند متر اول موفق به صید دورادو بشوید یک لم کوچک دارد که یا باید راهنما به شما گفته باشد و یا باید چندین برنامه دست خالی برگردید تا خودتون بلاخره این لم رو کشف کنید، موضوع زمان آغاز کشیدن بعد از پرتاب و نوع اولین شکی هست که به طعمه می دید.

بعد از چندین پرتاب ناموفق از طرف هر چهار نفر ما و توضیحات و راهنمایی کاپیتان جوان ، کم کم دوزاری ما افتاد و ماهیگیری شروع شد، بدون وقفه دورادوها را هوک می کردیم و نبرد جالبی شروع می شد، مبارزه دورادو یکی از دیدنی ترین و لذت بخش ترین مبارزه ها در عالم ماهیگیری هست، ترکیبی از سرعت سرسام آور روی سطح آب و پرش های بلند و تماشایی! شاید نزدیکترین به تارپن فقط با وزن کمتر.

به علاقمندان به ماهیگیری آبشور توصیه می کنم که صید این ماهی رو از دست ندهند، گرچه لوازم سنگین ما که برای صید تن های بزرگ آورده بودیم بهترین انتخاب برای این نوع ماهیگیری نبود و بخشی از لذت صید دورادو را از ما سلب کرد ولی تجربه ی بی نظیری بود بخصوص چند تایی که بزرگتر بودند مبارزه جدیتری رو بوجود آوردند، بدون اینکه متوجه گذشت زمان بشویم به ماهیگیری لذت بخش صید دورادوها ادامه می دادیم و حتی در پس زمینه ی ذهنمون این آپشن هم مطرح بود که با این وقت کم شاید بهتر باشه که تن رو کنسل کنیم و به همین ماهیگیری ادامه بدیم که کاپیتان اعلام کرد که کاپیتان اصلی رسیده و باید فورا برگردیم.

در بازگشت یادمون آمد که اصلا دوربین های ورزشی رو در نیاوردیم! پس فورا شروع کردیم به تنظیم دوربین ها برای برنامه ی اصلی.

بعد از بازگشت با عجله چند تا عکس گرفتیم و کاپیتان اصلی یعنی کاپیتان احمد و تیمش رو ملاقات کردیم، کاپیتان احمد مصری و حسابی در کارش خودش خبره بود، کریشان از سریلانکا و دیکسون از هند هم دیگر کرو قایق ما بودند.

بعد از رسیدن و عکاسی مختصر کاپیتان گفت که لازم هست که پاسپورت ها رو برای صدور مجوز به پلیس اسکله بدیم و بعدا برای خرید سوار وانت بزرگ و دوکابین فورد احمد شدیم و به یک سوپرمارکت رفتیم، قهوه ای از دستگاه اتوماتیک خوردیم و سوال کردیم که چه خوراکی هایی روی تور هست؟ احمد گفت آب به میزان کافی و نوشیدنی غیر الکلی مثلا 2 تا به ازای هر نفر که راستش رو بخواید تو این گرما اصلا کافی نیست!

پس رفتیم داخل و با ده ها ساندویچ مختلف و تعداد زیاد و متنوعی از انواع نوشیدنی برگشتیم سوار قایق شدیم و احمد گفت برای چک پلیس دوربین ها رو از روی مانت ها باز کنیم چون فیلم برداری از اسکله و نواحی سحلی ممنوع هست و پلیس برای چک نهایی آمد و از روی پاسپورت ها اسامی رو خوند و تطبیق داد و ما با تمام سرعت ناشی از 2 موتور سوزوکی شش سیلندر 300به سوی شرق حرکت کردیم، فول تراتل!

ادامه در قسمت بعدی، ارادتمند آرش امینی.

  

 

برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
شبکه اجتماعی تخصصی ماهیگیران ایران

برای عضویت در خبرنامه
ایمیل خود را وارد کنید