تعداد بازدید : 7365

سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94

کاربر جديد تعداد پست : 100
سپاس شده  : 16

سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94
سکوی نفتی اردشیر و سکوی نفتی نوروز
 سماجت در برابر مانور نظامی

خوب دوستان عزیز ما بعد از هفته ها پایش وضعیت هوا و همینطور پایش وضعیت ماه قمری صبح پنجشنبه هفت خرداد به مقصد گناوه حرکت کردیم و برنامه این بود که شب رو در گناوه بخوابیم و با استراحت کامل جمعه صبح برای اقامت دو شبه در قایق به سمت سکوی نفتی اردشیر حرکت کنیم، در حوالی یاسوج به محلی رسیدیم که یک رودخانه بزرگ از سمت راست جاده در جریان بود و در طول این رودخانه با تابلوی 3 پروش ماهی با ظرفیت های عظیم روبرو شدیم و به همین دلیل در اولین فرصت جایی که رودخانه پهن شده بود توقف کردیم و از ارتفاع 3-4 متری به پایین دره نگاهی انداختیم و با صحنه غافلگبر کننده ای روبرو شدیم! ازدحام ماهی های قزل آلای درشت و پرش دیوانه وارشون روی آب کم مونده بود مارو با تجهیزات سنگین ماهیگیری آب شور به لب آب بکشونه ولی با هزار جور زحمت و استدلال منطقی خودمون رو کنترل کردیم و نیم ساعت از دیدن این صحنه لذت بردیم و راه افتادیم برای اینکه شما هم با حال و هوای این رودخانه آشنا بشین از محیط وحشی و بکرش چند تا عکس گرفتم که برای شما خواهم گذاشت. پس از ساعت ها رانندگی حدود ساعت نه شب به گناوه رسیدیم و طبق معمول مهمان ناصر خان ناخدای قایقی که ما رو به دریا می بره شدیم، پس از خالی کردن وسایل ضروری از ماشین کم کم با حالت های غیر عادی ناصر و علی آقا صاحب قایق روبرو شدیم و بعد از پرسش و اصرار این جمله رو دریافت کردیم که "" ما امروز ظهر با خبر شدیم و از امروز تا سه شنبه هفته آینده به دلیل مانور نظامی به هیچ قایقی اجازه خروج داده نخواهد شد!!! "" و اینکه چون شما راه افتاده بودید ما نتونستیم به شما بگیم!
حالا خودتون می تونید وضعیت و حال و روز ما رو درک کنید!
 ما که کلا از رو رفتن تو مراممون نیست بخصوص در مورد ماهیگیری آب شور شب رو به امید پیدا کردن راه حلی برای این مشکل خوابیدیم.
 صبح خیلی زود بیدار شدیم و به اسکله رفتیم و با تعداد زیاد قایق هایی که اجازه خروج نگرفته بودن و تجمع کرده بودن روبرو شدیم
 این ممنوعیت برای من خیلی عجیب بود چون می دونستم در این منطقه با وجود تاسیسات عظیم نفتی و وجود جزیره خارگ و خطوط لوله انتقال نفت عمده صادرات ایران مانور نظامی خیلی عقلانی نیست و احتمالا محل انجام مانور فاصله زیادی با این منطقه داره و این ممنوعیت هم احتمالا از سر بی حوصلگی مسئولین محترم برای تمام حاشیه دریا در خلیج فارس صادر شده پس شروع به برقراری تماس با هر کسی که در بوشهر، بندر دیر، بندر گناوه، بندر امام حسن و بندر دیلم می شناختیم شدیم، معلوم شد که ممنوعیت برای همه مناطق هست ولی پیدا شدن یکی دو داوطلب البته با قیمت های دو سه برابر برای بردن ما کم کم روزنه های امید رو باز کرد.
 بلاخره با کمک یک دوست قدیمی خوب آقا محسن در دیلم با یک غواص تفریحی آشنا شدیم که با یک ملوان آماده رفتن به دریا بود و چون از اسکله تفریحی حرکت می کرد کنترل کمتری روش انجام می شد و ما بعد از اینکه از عواقب دستگیر شدن که 2 شب بازداشت در سربندر بود آگاه شدیم مسئولیتشو پذیرفتیم و قرار رو برای صبح روز شنبه ساعت 7 صبح فیکس کردیم.
صبح جمعه با یک ساعت تاخیر به سمت سکوی نفتی اردشیر در فاصله 58 مایلی جنوب غربی به راه افتادیم و البته شانس هایی هم در این سفر آوردیم که اولی استفاده از یک قایق بزرگ 27 فوت با سایه بان سرتاسری قابل جمع شدن در 2 مرحله و دوم همراه داشتن یک جاشو که ما رو از عملیات طاقت فرسا و خطرناک انداختن و جمع کردن لنگر معاف می کرد بود و البته همراهی قایقران خوش مشرب آقا شاهرخ.
 در راه با دسته بزرگ ماهی تن باله مشکی رو برو شدیم و من که از قبل خودم رو برای این صحنه وبرای اولین بار آزمایش طعمه های پاپر و استیک بیت آماده کرده بودم از قایقران خواستیم که توقف کنه و شروع به سر هم کردن تجهیزات اسپینینگ سنگین کردم ولی متاسفانه به دلیل بی تجربگی دسته تن ها رو تعقیب نکردیم و بعد از آماده شدن تجهیزات جستجوی ما برای پیدا کردن دسته بی نتیجه ماند!
حوالی ظهر به سکوی شماره 1 اردشیر که دورترین سکو از مجموع 3 سکوی مشعل دار اردشیر هست رسیدیم، توضیح می دم که در یک نوار با فاصله های تقریبا 20 مایلی اول سکوی نوروز هست و بعد اردشیر و بعد سروش و در نهایت فروزان که هر کدوم شامل چندین چاه و سکو و چند سکوی مشعل دار هستند و البته تاسیسات عظیمی در هر یک به صورت رها شده وجود داره مثلا در سکوی نفتی اردشیر یک سازه بسیار بزرگ احتمالا با حدود 30 اتاق و یک سالن بزرگ که به دلیل پوسیدگی و عدم تعمیر رها شده و غیرقابل استفاده است و به صورت یک سایه بان عظیم برای قایق های ماهیگیری و البته محل مناسب صید هامور استفاده می شه.
 در روز اول با یک مشکل روبرو شدیم که عدم وجود حشینه( ماهی ساردین) بود و عملا ماهیگیری جیگ روزانه با طعمه زنده رو منتفی کرد! سرنشین های قایق و یکی از دوستان من فرهاد شروع به ماهیگیری کف خواب با طعمه ماهی مرکب کردند ولی من و محمود ترجیح دادیم که انرژیمون رو برای جیگینگ شبانه به منظور صید شیر های غول پیکر اردشیر نگه داریم و تا شب استراحت کردیم، تا شب فرهاد و علی ملوان قایق موفق شدن چند تا هامور نچندان بزرگ، یک میشک، چند تا تک خال و یک شیری نسبتا بزرگ صید کنن ولی راستش این روش ماهیگیری برای من بکلی جذابیتش رو از دست داده! 
از حدود ساعت 9 شب جیگینگ با طعمه های نا متوازن 200 گرمی شروع شد.
 من که حسابی استراحت کرده بودم با جدیت و پشتکار زیادی تکنیکهای ترکیبی چیگینگ رو اجرا می کردم و واقعا نمی تونم براتون توضیح بدم که این کار چقدر می تونه سخت و فرسایشی باشه! چندین ساعت از شروع جیگینگ گذشته بود و از هیچ قایقی صدایی در نمی یومد که ناگهان یکی از قایق های محلی با عجله لنگر رو باز کرد و یکی از سرنشینان با تمرکز بالا مشغول مبارزه با یک ماهی بزرگ شد، باید توضیح بدم که چون محلی ها از چوب و چرخ استفاده نمی کنن مجبور هستند عملیات نخ دهی و کلاچ رو با دست انجام بدن و چون این کار در مقابل ماهی های خیلی بزرگ ممکن نیست مجبور هستند قایق رو باز و روشن کنند و دنبال ماهی راه بیوفتند و اینقدر ماهی رو تعقیب کنند که ماهی خسته بشه و بتونند صیدش کنند، خلاصه بعد از حدود نیم ساعت تعثیب ماهی بلاخره یک شیر بزرگ شاید بیشتر از 25 کیلو صید شد.
ما امیدوارانه همچنان به تلاشمون ادامه دادیم که در حدود ساعت 2 بامداد ناگهان با یک ضربه بزرگ و کلاچ طولانی در حالت سفت استلا روبرو شدم جوری که اگه یه چرخ معمولی بود حتمن دود از کلاچش بلند می شد!!!

ادامه در قسمت بعد....
 ارادتمند آرش امینی

سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94

ویرایش شده توسط آرش امینی در تاریخ ۱۹/۱۲/۱۳۹۵   ۰۰:۱۱
کاربر جديد تعداد پست : 100
سپاس شده  : 16

سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 (قسمت دوم)
سکوی نفتی اردشیر و سکوی نفتی نوروز
حرکت به سوی سکوی نوروز
خوب دوستان عزیز به اینجا رسیدیم که بعد از ساعتها تلاش بی وقفه در جیگینگ شبانه بلاخره یه ماهی بزرگ به من زد و صدای یک کلاچ سنگین سکوت عجیبی رو به قایق تحمیل کرد، من که قشار سنگین کشش رو روی چوبم احساس می کردم سعی کردم در حالت مناسبی برای مبارزه قرار بگیرم و در همین حال نخ از روی اسپول با همون سرعت اولیه درحال باز شدن بود شاید شش یا هفت ثانیه ! که ناگهان کشش قطع شد، من با توجه به تجربه های گذشته فکر کردم ماهی تغییر جهت داده و برای حمله به نخ در حال بالا اومدن هست پس با سرعت زیاد شروع به جمع کردن نخ شدم ولی دریغ که با درگ فوق العاده استلا سی هزار طعمه جیگ در عرض چند ثانیه به سطح آب رسید و از ماهی خبری نبود!!! بعد از وارسی طعمه مسئله عجیبی دیدم و اون صاف شدن قلاب سه شاخ دریایی سایز صفر هفت بود که عکس رو برای شما خواهم گذاشت، من همیشه سه شاخ طعمه های جیگ رو با نمونه بسیار محکم فرانسوی که در جنوب ایران برای صیادی در دسترس هست عوض می کنم که با اینکه بعد از هر برنامه به شدت زنگ می زنه و باید تعویض بشه ولی صاف بشو نیست، اینبار برای اینکه این طعمه مارک معتبری مثل دایوا داشت و از خارج از ایران از یک مغازه معتبر با قیمت گرونی خریده بودم عوضش نکردم و نتیجش به قیمت از دست دادن یک ماهی غول پیکر و نابود شدن روحیه کل تیم تموم شد!
خلاصه بعد از این اتفاق دیگه هیچ صدایی نه از قایق ما و نه از قایق های کناری که حدودهفت هشت  تا بودن در نیومد و البته انرژی و روحیه ما برای اجرای تکنیک های ترکیبی هم کاهش پیدا کرد و شب اول با شکست کامل به صبح رسید!
 صبح روز بعد حدود ساعت پنج و نیم صبحانه خوردیم و با پیشنهاد ناخدا شاهرخ سکوی اردشیر رو به قصد سکوی نوروز در فاصله هجده مایلی ترک کردیم.
 یک ساعت بعد یعنی حدود هفت صبح به نوروز رسیدیم و در کنار یکی از سکوهای مشعل دار کوچیکش که کلا شامل یک مشعل فندک مانند بود توقف کردیم و با منظره ی بی نظیری از تجمع حشینه ها (ساردین و سایر ماهی های کوجیک تر) روبرو شدیم شاید ده ها میلیون ماهی کوجیک در دسته های بزرگ در حال گردش بودن و ماهی های شکارچی هم از پایین به اونا حمله می کردن و باعث پرش دسته ای ماهی های کوجیک به بیرون آب می شدن، با دیدن این مناظر به سرعت وسایل اسپینینگ رو سر هم کردم و اولین پرتاب رو انجام دادم که به اولین حمله منجر شد، فیلمی که براتون گذاشتم از همین لحظات هست، چیزی که اتفاق افتاد تا بحال تجربه نکرده بودم! تقریبا هر پرتاب با حمله روبرو می شد ولی مشکل اینجا بود که اکثر ماهی های حمله کننده در حدودپنجاه تا شصت و پنج سانتیمتر طول داشتند و من خوشبینانه از بزرگترین سایز پایرها و لور ها استفاده کرده بودم و از اون بدتر اینکه سایز قلابها همه سه شاخ صفر پنج دریایی بود و باعث شده بود که سه شاخ ها از تیزی لازم برای فرو رفتن در دهن استخانی ماهی های مهاجم روی سطح آب برخوردار نباشن و حمله ماهی ها باعث پرتاب شدن طعمه و ماهی مهاجم به بیرون از آب می شد ولی ماهی به قلاب نمی افتاد! چیز جالبتر این بود که در بعضی از موارد بعد از اینکه ماهی مهاجم حمله می کرد ولی به قلاب نمی افتاد چهار پنج متر جلوتر حمله بعدی اتفاق می افتاد و تعداد حمله ها به سه بار برای یک پرتاب هم رسید!!!
 خلاصه چهار پنج باری هم ماهی به قلاب افتاد ولی به همون دلیل تیز نبودن و خوب جا نیوفتادن قلاب ها موفق به بیرون آوردن هیچ ماهیی نشدیم و همه ی ماهی ها فرار کردن در این میون یه طعمه دایو کننده کم عمق کوچیک راپالا سفید با خط های نارنجی پیدا کردم که شاید از خریده شدنش 7-8 سال می گذشت و راستش برای ترولینگ خریده بودم(در بی اطلاعی محض) و بزودی فهمیده بودم که سایزش برای ترولینگ خیلی نامناسبه و حتی یک بار هم به آب انداخته نشده بود، اونو به هرزگرد سیم بکسل وصل کردم و به دوستم فرهاد دادم که شانسش رو انتخاب کنه در اولین پرتاب در فاصله ی دور اولین ماهی بهش افتاد و ما که کلی ذوق کرده بودیم داشتیم به اولین صید نزدیک می شدیم که ناگهان یک حمله وحشتناک و پرت شدن یک جسم بزرگ به بیرون از آب ما رو در حیرت فرو برد و ماهی شکار شده و لور و سیم بکسل و همه چی رفت! نمی دونم چی باید بگم! قطعا ناراحت که نبودیم از تعجب و هیجان کف کرده بودیم و بعد از دیدن این صحنه بیخیال اسپینیگ شدیم تا تایم بعد از ظهر و رفتیم سراغ جیگینگ با حشینه ی زنده!
ادامه در قسمت بعدی ...
 ارادتمند آرش امینی

سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94
کاربر جديد تعداد پست : 100
سپاس شده  : 16

سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 (قسمت سوم)
سکوی نفتی اردشیر و سکوی نفتی نوروز
 ماهیگیری در سکوی نوروز

خوب بعد از کلی اسپینینگ و البته بدون موفقیت با کلی خواب و خیال و برنامه ریزی برای خریدن لورهای بدرد بخور که تو برنامه بعدی سر بلندمون کنند به سراغ جیگینگ روزانه رفتیم، برای اینکه این روش رو بهتر درک کنید اول یکمی توضیح میدم.
 زیر قایق دسته های خیلی بزرگ ماهی های ساردین و ماهی های شبیه به اون که در کل به همه ی اونا به زبون محلی حشینه می گن در حال گردش هستند و از این فشردگی و حرکت دوار برای گیج کردن و منحرف کردن ماهی های شکارچی استفاده می کن، ماهی های شکارچی هم از اطراف و زیر این دسته ها در حال گردش هستند که ماهی هایی که به هر دلیلی از این دسته جدا می شن رو شکار کنن، پس وجود ماهی های شکارچی باعث فشردگی بیشتر این دسته ها می شه، روش ما اینه که یک ریسه با سه یا چهار انشعاب کوتاه با قلاب سایز یک یا دو که در انتها به یک سرب سایز هشت بسته شده رو بدون هیچ طعمه به وسط این دسته ها می فرستیم، ماهی های کوچیک به دلیل فشردگی دسته ها میدان دید محدودی دارن و در یک فاصله خیلی کوتاه با قلاب های استیل روبرو می شن و اونها رو با کرم های کوچیک که طعمه طبیعی اونهاست اشتباه می گیرن و به قلاب ها حمله می کنن و به دام میوفتن، ما از طریق لرزش کوچکی که روی چوب های سنسیتیو جیگینگ دریافت می کنیم متوجه به دام افتادن اونها می شیم و نخ رو آزاد می کنیم که حدود 7-8 متر پایین تر بره و از دسته ساردین ها بیاد بیرون و این یعنی اینکه شکارچی ها ساردینی که به قلاب گیر کرده رو یک ساردین از گله جدا شده می بینن و فورا به اون حمله می کنن، مشکل اینجاست که اگه این حمله تا پنج دقیقه اتفاق نیوفته اون ساردین می میره و از حرکت میوفته و دیگه مورد توجه شکارچی های قرار نمی گیره که باید بالا آورده بشه و از قلاب جدا بشه و این فرآیند دوباره تکرار بشه.
 با این روش ماهیگیری در روز می شه انواع ماهی های جش، جش سیاه، جش مقوا، زرده یا سارم، دندون فیل، تن، باراکودا ، سکن و شیر رو صید کرد که به علت دندان دار بودن زرده ، باراکودا و شیر امکان از دست رفتن طعمه و ریسه خیلی زیاده که می شه ریسه رو با سیم شماره شصت تقویت کرد ولی به همین دلیل استتار ریسه از بین می ره و گرفتن ساردین خیلی سخت می شه و کلا به دردسرش نمی ارزه!
 خوب بر می گردیم به ماهیگیری خودمون، برای اجرای این نوع ماهیگیری چوب های فست اکشن مربوط به جیگینگ شبانه رو باز کردیم و چوبهای سنسیتیو اسلو جیگ رو جایگزین کردیم و ماهیگیری شروع شد، من بزودی تونستم عمقی که دسته ساردین های در حال گردش هستند رو کشف کنم و اولین ساردین رو بگیرم ، باید اضافه کنم که بعضی وقتها پیدا کردن ساردین از گرفتن ماهی اصلی سختتر می شه بخصوص اگه چوب مناسبی نداشته باشی که لرزش ها رو منتقل کنه یا اینکه ساردین ها در عمق زیادی باشن که فشار آب اثر لرزش ضعیف یک ماهی ده سانتی رو خنثی کنه یا اینکه با سهل انگاری از عمقی که دسته حرکت می کنه رد بشی و نفهمی که دسته در چه عمقی هست و نا امید بشی.
 خلاصه اولین ماهی ساردین رو گرفتم و ماهی رو پایین فرستادم و منتظر حمله بودم که ناگهان صدای کلاچ پن ده هزار و پانصد فرهاد خبر از اولین صید داد و ما به ناچار نخ هامون رو جمع کردیم، بعد از یک مبارزه حسابی یک جش سیاه بزرگ و حسابی صید شد و باید بگم که کسایی که در آب شور ماهیگیری نکردن هیچ وقت نمی تونن توان مبارزه یک جش بزرگ رو حدس بزنن.
 اینو هم اضافه کنم که ما هر بار سه مسابقه برگزار می کنیم که اگه از قوانینش بگذریم موضوعاتش اولین، بزرگترین و بیشترین ماهی هستن که با صید فرهاد اولین عنوان پرید و به فرهاد رسید.
 دوباره ساردین رو جدا کردم و بزودی یک ساردین دیگه گرفتم و پایین فرستادم که با یک شک کوچیک روبرو شدم، با شک و تردید نخ رو بالا آوردم و دیدم از ساردینم فقط یک کله و یکمی از ستون مهره ها باقی مونده و ماهی شکارچی عزیز بقیه رو نوش جان کرده و به قلاب نیوفتاده! در حال کندن بقایای ساردین بودم که دوباره صدای کلاچ سنگین پن شنیده شد و فرهاد دومین جش رو هم صید کرد! توان مبارزه جش به اندازه ای هست که تقریبا همیشه فکر می کنی که چوبت خواهد شکست!
خلاصه به همین منوال فرهاد سومین ماهی رو هم که یک جش سفید بود گرفت و نتیجه برای من و محمود 3 بر هیچ شد! ولی ما همچنان به تلاشمون ادامه می دادیم تا اینکه بلاخره یک کلاچ سرعتی و مبارزه نه چندان پر زور نشانه ای از یک خبر خوب برای من بود، بله بلاخره چرخ استلا ی من اولین ماهیشو دشت کرد و یک باراکودای نسبتا خوب بالا اومد! باراکودا خیلی اهل مبارزه نیست و فقط در اول و آخر بالا اومدن مبارزه می کنه ولی خوب صیدش خیلی خوشحال کننده است.
 بعد از اون فرهاد یک جش دیگه گرفت و محمود هم یک باراکودا و بعد هر کدوم یک زرده گرفتیم که دقیقا یک سایز بودن، و بعد فرهاد 2 تا زرده دیگه هم گرفت و بعد من یک جش گرفتم و محمود یک ماهی چخ گرفت و برای اولین بار برنامه جوری پیش رفت که فرهاد هر سه مسابقه رو برد و من و محمود حسابی ضایع شدیم!
کم کم داشتیم به غروب آفتاب نزدیک می شدیم و هوس اسپینینگ با پرش ساردین ها به بیرون از آب دوباره زنده شد!
 به دلیل کمبود امکانات بخصوص لور و اسپون بدرد بخور قرار شد فقط با یک چوب اسپینینگ کنیم و به نوبت شانسمون رو امتحان کنیم، با گشت و گذار حسابی توی وسایل فقط 2 تا طعمه نیمه مناسب پبدا کردیم و اسپینینگ شروع شد، در اولین پرتاب موفق به گرفتن یک باراکودای شصت سانتی شدم و خوشحالی شدیدی بر جو قایق حاکم شد!که متاسفانه به دلیل اتمام شارژ دوربین فیلم یا عکسی از این قسمت نداریم! به لطف چوب سه متری استیل پاور دام که با مشاوره پیمان عزیز خریده بودم می تونستیم با یکمی دقت پرتاب هایی تا هشتاد متر داشته باشیم و کشیدن و مبارزه با ماهی از فواصل دور بر هیجان کار افزوده بود بخصوص در صید های بعدی که ماهی های درشت زرده رو صید کردیم و این ماهی ها بارها اقدام به پرش های بلند به بیرون آب می کنند که صحنه های زیبا و پر دلهره و هیجانی در یاد آدم به یادگار می مونه...
در حالی که یک ساعت تا تاریک شدن هوا مونده بود هر 2 لور باقی مونده رو هم از دست دادیم و متوجه شدیم وقتی بک باراکودا به قلاب میوفته جفتش به بالای سیم حمله می کنه و باعث فرار جفتش می شه و در همین رابطه چند تا داستان با مزه از ناخدای قایق که غواص بود و این صحنه ها رو از زیر آب دیده بود شنیدیم، ماهیگیری اسپینینگ هم تقریبا مساوی تموم شد و تغییری در نتیجه مسابقه نداد و ما بعد از از دست رفتن طعمه دوم رفتیم تا چایی و غذایی بخوریم و استراحتی بکنیم تا جیگینگ شبانه! خلاصه من از ساعت نه تا ساعت ده شب خوابیدم و با فقط یک ساعت خواب به استقبال ماهیگیری شبانه زیر نور مشعل رفتم، جیگینگ رو شروع کردیم و با حرارت ادامه دادیم ولی تا ساعت سه و سی دقیقه بامداد هیچی به هیچی و ما که از فرسودگی و خستگی در حال مرگ بودیم بیخیال شدیم و خوابیدیم و قرار شد که فردا صبح بعد از صبحانه 1 ساعت ترولینگ کنیم و به گناوه برگردیم که همین کار رو هم کردیم و ساعت شش صبحانه خوردیم و ساعت شش و نیم تا هشت ترولینگ کردیم و بازم بی نتیجه بود و برگشتیم به گناوه! قرار شد همون بعد از ظهر به سمت تهران حرکت کنیم و به روز کاری سه شنبه قبل از تعطیلی برسیم که اشتباه بزرگی بود و ساعت پنج و نیم صبح نزدیکی خرم آباد با یه کامیون تصادف کردیم و تا ساعت 5 بعد از ظهر روز بعد برای گرفتن کروکی معطل شدیم و با هزار جور مکافات و در حالت مرگ از خستگی و بی خوابی به تهران رسیدیم، جای همه ی شما دوستان عزیز در قسمت های خوب برنامه خالی بود.از طولانی شدن سفرنامه و تاخیر در انتشار عذرخواهی می کنم.
 ارادتمند آرش امینی.

سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94

ویرایش شده توسط آرش امینی در تاریخ ۱۹/۱۲/۱۳۹۵   ۰۰:۱۴
شماره صفحه
برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
شبکه اجتماعی تخصصی ماهیگیران ایران

برای عضویت در خبرنامه
ایمیل خود را وارد کنید